باران هديه اي از طرف خدا

سالگرد ازدواج

امسالم مثل هرسال بابایی مارو سورپرایز کرد.طبق نقشه قبلی عموفرید مارو خونشون دعوت کرد.هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که خاله سارا از من خواست که برم توی اتاق و به فرشته کوچولوم شیر بدم.که یه دفعه بابامیلاد و بقیه با یه کیک خوشگل اومدند توی اتاق و شعر میخوندن.منم شوکه شده بودم و همین جوری نگاهشون میکردم. بابایی به مناسبت 5مین سالگرد ازدواجمون یه النگوی خوشگل واسم خریده بود. ممنونم بابایی.من و باران کوچولو خیلی دوستت داریم. ...
14 آذر 1394
1